دلایل عدم موفقیت رژیم های متمرکز بر لاغری

بگزارید از یک مثال آشنا برای شما استفاده کنم تا متوجه چالش ودرمان چاقی بشوید .احتمالا تا الان برای شما پیش آمده که یک کارری را شروع کنید و آن را نیمه کاره رها کنید  مثلا برای مهاجرت میخواستید زبان بخوانید و برای دلتان دوست داشتید ساز یاد بگیرید. یا برای تناسب و سلامتی تان ورزش کنید .شور وحالی که موقع ثبت نام کلاس زبان و یا خرید ساز را به یادتان بیاورید ، اون شور و حال چه حسی به شما میداد. احساس قدرت ،اشتیاق فراوان و قاطعیت زیاد برای انجام دادن و نشانه هایی مثل خریدن ساز ،تامین هزینه ثبت نام درکلاس و خرید جزوات تکمیلی و افراطی برای خواندن آن مطالب را انجام داده اید.اما چه اتفاقی افتاد زدن ، ساز خواندن درس ، انجام دادن تمرین ها چیزی متفاوت تر از حال وهوای کنسرت یا باشگاه ورزشی یا کلاس زبانی که موقع ثبت نام رفتید داشت و به مرور متوجه ملال آور بودن ،کسالت آور بودن و پیشرفت کند که همه اینها منجر به رغبتی برای ادامه آن شد .

فضای رژیم ها مثل گرفتن همان رژیم هاست و فضای درمان چاقی مثل فضای نوازنده شدن و ورزشکار شدن و تسلط به زبان هست

سختی درمان چاقی این هست که در قسمت رژیم ها که کار کم فایده و آسانی هست تمرکز گروههای تغذیه مدعی در همان جا هست و برای همین آدمها اشتیاق ودوست دارند باور کنند که آنجا مشکلشان حل میشود چون تداعی وعده وادعای آنها و کلی نمایش و تبلیغات با عکسهای فتوشاپی هست یا حتی آدمهایی که باهمان هیجان موفق شدند وزن کم کنند. اما واقعیت درمان چاقی یک جور فرهنگ است .یک جور رفتار ماندگار.آنجا پای خیلی از چیزها وسط می آید.

اینکه ما با یک انسان طرفیم .

اینکه ما با یک انتخاب طرفیم

اینکه این اتفاق بارها وبارها به مدت سالها باید ادامه پیدا کند و هرگونه خللی درآن میتواند رفتار بازی را برگرداند.

اینکه بافت هایی وجود دارد که انسان را فراخوان میدهد به کارهای قبلی

اینکه غذا درمیان هست ،غذا محیطی هست که ما انسانها روزی حداقل سه مرتبه با آن درگیریم و عادت های قبلی برای آن خیلی آسونترهست تا عادت های جدید.

به نوعی ما در یک زمین بسیار پرفشار برای چاق نبودن طرفیم به همین دلیل درمان چاقی ماجرای بسیار پیچیده تر و شگفت انگیز اگر انجام بدهیم.

گزارش برنامه خندوانه از گروه درمان چاقی باراکا